عاشقانه







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





گفتگو با خدا

 

That they get bored with childhood
اين که آنها از بودن در دوران کودکي ملول مي شوند 
 

They rush to grow up and then long to be children again
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکي را مي خورند 
 

That they lose their health to make money
اين که سلامتي شان را صرف به دست آوردن پول مي کنند
 

And then lose their money to restore their health
و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتي ميکنند 
 

By thinking anxiously about the future That
اين که با نگراني نسبت به آينده فکر ميکنند 
 

They forget the present
زمان حال فراموش شان مي شود 
 

Such that they live in neither the present nor the future
آنچنان که ديگر نه در آينده زندگي ميکنند و نه در حال 
 

That they live as if they will never die
اين که چنان زندگي ميکنند که گويي هرگز نخواهند مرد 
 

And die as if they had never lived
و آنچنان ميميرند که گويي هرگز زنده نبوده اند 
 

God’s hand took mine and we were silent for a while
خداوند دست هاي مرا در دست گرفت و مدتي هر دو ساکت مانديم 
 

And then I asked …
بعد پرسيدم …
 

As the creator of people what are some of life’s lessons you want them to learn?
به عنوان خالق انسان ها ، ميخواهيد آنها چه درس هايي اززندگي را ياد بگيرند ؟
 

God replied with a smile
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد 
 

To learn they cannot make anyone love them
ياد بگيرند که نمي توان ديگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد 
 

What they can do is let themselves be loved
اما مي توان محبوب ديگران شد 
 

learn that it is not good to compare themselves to others
ياد بگيرند که خوب نيست خود را با ديگران مقايسه کنند 
 

To learn that a rich person is not one who has the most
ياد بگيرند که ثروتمند کسي نيست که دارايي بيشتري دارد 
 

But is one who needs the least
بلکه کسي است که نياز کم تري دارد
 

To learn that it takes only a few seconds to open profound wounds in persons we love
ياد بگيرن که ظرف چند ثانيه مي توانيم زخمي عميق در دل کساني که دوست شان داريم ايجاد کنيم 
 

And it takes many years to heal them
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التيام يابد 
 

To learn to forgive by practicing forgiveness
با بخشيدن ، بخشش ياد بگيرن 
 

To learn that there are persons who love them dearly
ياد بگيرند کساني هستند که آنها را عميقا دوست دارند 
 

But simply do not know how to express or show their feelings
اما بلد نيستند احساس شان را ابراز کنند يا نشان دهند 
 

To learn that two people can look at the same thing and see it differently
ياد بگيرن که ميشود دو نفر به يک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببينند 
 

To learn that it is not always enough that they are forgiven by others
ياد بگيرن که هميشه کافي نيست ديگران آنها را ببخشند 
 

They must forgive themselves
بلکه خودشان هم بايد خود را ببخشند 
 

And to learn that I am here
و ياد بگيرن که من اينجا هستم 
 

Always
هميشه


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط سپیده در 1 | |